درک یا سن؛ چالش تشکیل خانواده
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۳۹۶۳۵
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان خداوند راز خلقت را بر پایه زوج بنا گذاشت تا باروری صورت بگیرد و نسل ادامه داشته باشد. خصوصیاتی در ذات زن بنا نهاد که بتواند مادر باشد، مدیریت خانه را بر عهده بگیرد و عشق را در تمامی رگهای خانه و خانواده به جریان بیندازد. خداوند لذت و بزرگای مادر شدن را با مشکلات ۹ ماهه و زایمانی دردناک و پرمخاطره به زنان تقدیم کرد تا مردان بدانند هرچقدر تلاش کنند، حتی به درگاه این بزرگی و عظمت دست نخواهند یافت و در نهایت گرمی کانون خانواده را منوط به نقش آفرینی زنان گذاشت به نوعی که ادامه هر زندگی مشترک، بر پایه فداکاریها و گذشتهای این جنس ظریف، اما مقاوم نوع بشر بنا نهاده شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کانون خانواده در آستانه تزلزل.
اما به مرور زمان همه چیز رنگ باخته و با گذشت زمان و دست یابی انسان به علوم روز، کانون خانواده ارزش خود را برای بسیاری از دست داده است. داشتن تناسب اندام، لذت مادر شدن را کم رنگ کرده و مشغله کاری برای تامین بخشی از هزینههای زندگی مشترک آن هم در شرایط جنگ اقتصادی تحمیلی، باعث شده تا زنان بیش از آنکه به نقش آفرینی در حوزه خانواده بیندیشند، از ظرافتهای زنانه فاصله بگیرند و دوشادوش مردان برای تامین هزینههای زندگی، صبح زود از خانه خارج شوند و دیروقت به خانه بازگردند تا چرخهای زندگی مشترک بهتر و روانتر بچرخد. با این وصف هرگز نقش زنان در ایجاد عشق و گرمی در کانون خانواده کمرنگ نشده، زیرا به محض بازگشت از محیط کار و حضور در محیط خانه، از کالبد خشن اقتصادی خارج و به کالبدی که خداوند برای آنان در هنگام خلقت تعریف کرده، وارد میشوند و نقش آفرینی میکنند. این در حالی است که تمامی سختیهای محیط کار را همچون مردان در طول روز لمس کرده و حتی با توجه به محدودیتهای زن بودن، شرایط سخت تری را تجربه کرده اند. معلوم نیست خداوند چه قدرتی به زنان داده که با وجود تحمل سختیهای محیط کار، میتوانند به شغل دوم یعنی خانه داری که البته سختتر و طاقت فرساتر از شغل اول است بپردازند و نیم نگاهی هم به مادر شدن داشته باشند.
بحرانهای جدایی ساز
آنچه در این بحران عذاب آور اقتصادی، بیش از بیش باعث نگرانی میشود، کاهش ازدواج و افزایش طلاق است. البته دلایل بسیاری در افزایش طلاقها نقش دارد که فاصله طبقاتی، مشکلات فرهنگی، مشکلات اقتصادی، زیاده خواهی، کمکاری و بسیاری موارد دیگر را شامل میشود، اما بدترین آنها، خیانت مردان و بی توجهی به تقدس تعهد به همسر است. اینکه از یک زن انتظار داشته باشیم دوشادوش مردش در عرصه اقتصادی حرکت کند و نقش آفرینی وظایف زنانه را نیز با قدرت ادامه دهد و به جای قدرشناسی، پاسخ این همه گذشت را با خیانت بدهند، بی انصافی سوال برانگیزی است که تحمل آن به هیچ عنوان مقدور نیست، دلیلی که امروزه باعث بسیاری از جداییها شده و به نظر میرسد، پایانی نداشته باشد.
کاهش تابآوری زوجهای ایرانی.
اما واقعیت تلخ افزایش طلاق، زیبایی و جذابیت تشکیل خانواده را به چالش میکشد. بر اساس گزارشهای مرکز آمار، تابآوری زوجها در زندگی مشترک از شکست سوال برانگیز امر مقدس تشکیل خانواده خبر میدهد و تاسف آورتر اینکه شکست در مورد ازدواج زنان و مردان همسن یا سن نزدیک بسیار بیشتر است به نوعی که بر اساس آخرین آماری که تاکنون در سال ۱۴۰۰ منتشر شده، از ۴۹هزارو۷۸۶ ازدواج صورت گرفته، ۱۵هزارو۵۳۴ مورد به جدایی منجر شده است. مرکز آمار با اعلام اینکه همسن و سالها بیشتر از یکدیگر طلاق میگیرند تاکید میکند که آن دسته از ازدواجها که اختلاف سنی تا ۱۵ سال داشته اند، کمترین آمار طلاق را به ثبت رساندهاند.
سن یا درک متقابل
با نگاهی به این آمار سوال برانگیز، متوجه میشویم که بیشتر ازدواجها بدون درک طرفین از خواستههای متقابل و نداشتن شناخت صورت گرفته که بدین سرعت به طلاق منجر شده است. بنابر اعلام مدیرکل دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان، ۵۰ درصد طلاقهای کشور در ۱۰۰ شهر کوچک اتفاق میافتد و بدتر اینکه درصد قابل توجهی از طلاقها در سالهای اول و حتی ماههای اول ازدواج صورت میگیرد. بنابر این از یک سو میزان ازدواج در شهرهای بزرگ بشدت در حال کاهش است و از سوی دیگر شهرهای کوچک که آمار ازدواج را بالا میبرد، بیشترین آمار طلاق را نیز دارد. بنابر این کانون خانواده در معرض تهدید جدی قرار دارد و فروپاشی کانون خانواده، نگرانی بزرگی برای آیندگان خواهد بود.
درک مهمتر از فاصله سنی
اکنون به این سوال مهم باید پاسخ داد که مشکل تشکیل خانواده به نداشتن درک باز میگردد، یا فاصله سنی عامل و مانع بزرگی است؟ نکته مهمتر اینکه در بحث فاصله سنی، باید زنان بزرگتر باشند یا مردان؟ واقعیت این است که سن یک عدد است و آنچه میتواند در بقای یک زندگی مشترک تاثیرگذار باشد، درک، شادابی، دانش، گذشت، عشق به کانون خانواده، احترام به خواسته طرف مقابل و بسیاری موارد دیگر است. به همین دلیل است که از هر سه ازدواجی که در بین دختران و پسران هم سن صورت میگیرد، یکی به طلاق منجر میشود، زیرا قبل از ازدواج هیچ برنامهای ندارند و یک باره و به صورت هیجانی تصمیمی میگیرند که آیندهای برای آن متصور نیست.
پیامبر، الگویی ماندگار
برای آنکه بتوانیم وضعیت را بدرستی بررسی کنیم، باید به الگوهایی در این زمینه بپردازیم که ماجرای ازدواج حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه (س) میتواند الگویی مثال زدنی باشد. پیامبر در ۲۵ سالگی با خدیجه که زنی بازرگان و دارا بود و به اِمرأةالقریش (یعنی شاهزاده خانم قریش) شهرت داشت، ازدواج کرد. طبق برخی نقلها خدیجه پیش از پیامبر اسلام، دو بار ازدواج کرده بود، اما برخی معتقدند با کسی ازدواج نکرده بود. هرچند فاصله زیادی میان سطح زندگی محمد (ص) و ثروتمندترین بانوی عرب بود، اما خدیجه درخواست ازدواج با محمد (ص) را مطرح کرد که پیامبر پاسخ منفی داد. خدیجه در برابر دلیل پاسخ منفی پیامبر به ازدواج با او گفت: آیا کسی که تصمیم گرفته خویشتن را به پیامبر ببخشد و جان ناقابل را فدای او کند، برای او مشکل است که ثروت و دارایی خویش را نیز بر او ببخشد و هر آنچه دارد همه را نثار قدم دوست کند؟» و بدنبال این سخنان عموهای پیامبر بانوی حجاز را برای پیامبر خواستگاری کردند. ابوطالب پدر امام علی (ع) و عموی پیامبر که از بزرگان مکه و بنیهاشم بود، خطبه ازدواج را چنین خواند: فرزند برادر من (محمد بن عبدالله) اگر چه مال و دارایی چندانی ندارد، ولی مال همچون سایهای گذرا و نابود شونده است. مهم این است که او به خدیجه اشتیاق دارد و خدیجه نیز به او مشتاق است. پس او را به ازدواج محمد در آورید. خدیجه از زنان قریش بود و علاوه بر کثرت اموال و املاک، به عقل و کیاست نیز بر دیگران برتری داشت و در آن زمان او را «طاهره»، «مبارکه»، «سیده نسوان» و «ملکه بطحاء» مینامیدند. خدیجه ۲۴ سال و یک ماه با پیامبر زندگی کرد، و تا زنده بود، پیامبر (ص) همسر دیگری اختیار نکرد.
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: خانواده ازدواج طلاق امار همسر کانون خانواده تشکیل خانواده زندگی مشترک نقش آفرینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۳۹۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سبقت جهانی ازدواج همراهانه از عاشقانه
نتایج نظرسنجی جدید موسسه گالوپ نشان میدهد در یک دهه گذشته شاهد تغییر تدریجی و فزاینده مردم به سمت انتخاب همسری بودیم که بیشتر یکهمراه باشند تا شریک عشقی.
به گزارش ایسنا، خراسان نوشت: «تا عاشق نشوم، ازدواج نخواهم کرد»، «من هنوز نیمه گمشده خودم را پیدا نکردم»، «اولین و اصلیترین معیار برای این که همسر آیندهام را انتخاب کنم، این است که در نگاه اول به دلم بنشیند و یک دل نه، صد دل عاشق او شوم» و .... احتمالا اگر خودتان یک دختر یا پسر دمبخت باشید یا پدر و مادری باشید که فرزندی در سن ازدواج دارید، با این جملات بیگانه نیستید. بسیاری از جوانان امروزی چه دختر و چه پسر، عشق و عاشقشدن را پیشنیاز یک ازدواج موفق میدانند.
حالا نتایج یک نظرسنجی جدید توسط موسسه گالوپ که از معتبرترین موسسات نظرسنجی در جهان است، نشان از تغییر گرایش مردم درباره عشقهای آتشین میدهد. در بخشی از نتایج این پژوهش، «ایان کرنر» یک درمانگر ازدواج و خانواده میگوید: «در دهه گذشته، من متوجه تغییر تدریجی از تمایل به ازدواج عاشقانه به سمت ازدواج همراهانه شدهام، به این معنی که مردم به طور فزایندهای همسرانی را انتخاب میکنند که بیشتر یک همراه باشند تا یک شریک عشقی».
او تاکید میکند: «چنین انتخابی به این معنی است که افراد بیشتری تصمیم گرفتهاند شریک زندگیشان را بر اساس ویژگیهایی انتخاب کنند که ثبات و رضایت طولانیمدت را افزایش دهد نه این که عشقی داغ، اما احتمالا زودگذر باشد.» به همین بهانه و در پرونده امروز زندگیسلام، از جزئیات این پژوهش خواهیم گفت و به چند سوال مهم درباره آن با کمک یک روانشناس پاسخ خواهیم داد. سوالاتی مانند این که، ویژگیهای یک همسر همراه چیست و این که آیا نقش عشق در ازدواج و موفقیت زندگیمشترک را باید کمرنگتر از گذشته بدانیم یا نه؟ با ما همراه باشید.
آنچه باید درباره نظرسنجی جدید «گالوپ» بدانید
بر اساس نتایج یک نظرسنجی موسسه گالوپ، از معتبرترین موسسات نظرسنجی در جهان، بزرگسالان متاهل بسیار شادتر از دیگراناند. به گزارش سیانان، جاناتان راتول، پژوهشگر این نظرسنجی، درباره اطلاعات به دست آمده گفت: «این دادهها را هرجور تجزیه و تحلیل کنیم، میبینیم که متاهل بودن به میزان قابلتوجهی ارزیابی افراد از زندگی را بهتر میکند».
نظرسنجی از ۲.۵ میلیون نفر
بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۳، از بیش از ۲.۵ میلیون بزرگسال پرسیده شد که به زندگی فعلیشان از صفر تا ۱۰ چه نمرهای میدهند. در مرحله بعد، محققان از پاسخدهندگان خواستند سطح شادی موردانتظارشان در پنج سال آینده را هم بر اساس همین طیف رتبهبندی کنند. بر اساس تعاریف این نظرسنجی، فردی که به زندگی فعلی نمره ۷ یا بالاتر میداد و برای شادی موردانتظار در آینده نمره ۸ یا بالاتر را در نظر میگرفت، موفق تعریف میشد.
در بررسی اطلاعات بهدستآمده در طول دوره نظرسنجی، افراد متاهل به طور مداوم سطح شادیشان را بالاتر از همتایان مجردشان گزارش کردند که بسته به سالهای مختلف، بین ۱۲ تا ۲۴ درصد بیشتر بود. این اختلاف بین مجردها و متاهلها حتی زمانی که محققان عواملی مانند سن، نژاد، قومیت، جنسیت و تحصیلات را هم در نظر گرفتند، باز هم باقی ماند. به گفته پژوهشگران، اگرچه تحصیلات عاملی قوی برای داشتن شادی بیشتر در زندگی محسوب میشود، دادهها نشان داد بزرگسالان متاهلی که دانشگاه نرفتهاند، نسبت به بزرگسالان مجرد دارای مدرک تحصیلات تکمیلی زندگی را مطلوبتر ارزیابی کردند.
انتخاب همسر بر اساس ویژگیهایی که رضایت را افزایش دهد
برادفورد ویلکوکس، استاد جامعهشناسی و مدیر پروژه ملی ازدواج در دانشگاه ویرجینیا، در این زمینه گفت: «عواملی مانند نژاد، سن، جنسیت و تحصیلات مهماند، اما به نظر میرسد وقتی صحبت از زندگی رضایتمندانه میشود، ازدواج بیشتر از موارد دیگر مهم است». ایان کرنر، یک درمانگر ازدواج و خانواده، نیز درباره نتایج بهدستآمده از نظرسنجی تفاوت شادی زندگی مجردها و متاهلها، گفت: «شاید خوشبختی مرتبط با ازدواج با انتظارات مردم از این مسئله ارتباط داشته باشد.
در دهه گذشته، من متوجه تغییر تدریجی از تمایل به ازدواج عاشقانه به سمت ازدواج همراهانه شدهام، به این معنی که مردم به طور فزایندهای همسرانی را انتخاب میکنند که بیشتر شبیه بهترین دوستانشان باشند تا یک شریک عشقی». او تاکید کرد: «چنین انتخابی به این معنی است که افراد بیشتری تصمیم گرفتهاند شریک زندگیشان را بر اساس ویژگیهایی انتخاب کنند که ثبات و رضایت طولانیمدت را افزایش دهد نه این که عشقی داغ، اما احتمالا زودگذر باشد».
چرایی گرهخوردن رضایت از زندگی با ازدواج
دکتر مونیکا اونیل، روان شناس هم درباره این که چرا به نظر میرسد رضایت از زندگی با ازدواج گره خورده است، گفت: «در کمترین حالت، مفهوم تعهد متضمن تجربه پیوند با دیگری است. ازدواج هم در بهترین حالت به معنای پیوند با کسی است که یک پایگاه امن و مطمئن به معنای خانه را تداعی میکند که در مواجهه با هرگونه ناملایماتی، میتوان به آن پناه برد».
دیگر عوامل موثر بر کیفیت ازدواج
جاناتان راتول هم تاکید کرد: «از دادههای به دست آمده از این نظرسنجی تازه میتوان چیزهای زیادی آموخت؛ با این حال اصلا نمیتوان با اطمینان به این پرسش پاسخ داد که آیا ازدواج دلیل سطح بالاتر شادی است یا خیر. در واقع آنچه این نظرسنجی میگوید این است که افرادی با ویژگیهایی که منجر به شادی پایدارتر میشود، افرادیاند که به دنبال ازدواجاند». او ادامه داد: «برای مردان، میان تاهل و کسب درآمد بالاتر ارتباط وجود دارد.
پیش از این هم در مورد دلایل احتمالی این امر بحثهای زیادی انجام شد؛ این که آیا این موضوع به این دلیل است که مردان موفقتر، جذابتر و باهوشتر که میتوانند درآمد بیشتری در بازار کار داشته باشند، بیشتر احتمال دارد ازدواج کنند؟» این محقق خاطرنشان کرد: «با این حال، کیفیت ازدواج ممکن است بر اساس شرایط فردی، تغییرات اجتماعی و نگاه فرهنگی به تاهل متفاوت باشد. برای مثال، در جوامعی که ازدواج اغلب یک اجبار و ضرورت است، تاهل تاثیر کمتری بر شادی نشان میدهد و در جوامعی که افراد احساس میکنند در انتخاب موقعیت و شریک زندگی شان اختیار بیشتری دارند، رضایتمندی بیشتر است.»
نمیتوان گفت عشق برای ازدواج لازم نیست، اما ...
نکته مهمی که از نتایج نظرسنجی اخیر موسسه جهانی گالوپ استنباط میشود این است که گرایش به واقعبینی برای انتخاب همسر و تشکیل زندگیمشترک موفق بیشتر شده است
دکتر حسین محرابی روان شناس و مدرس دانشگاه گفت: شادی افراد فقط وابسته به ازدواج و داشتن زندگیمشترک نیست و متغیرهای زیادی در آن نقش دارند ولی داشتن یک نفر بهعنوان همسر میتواند یکی از دلایل مهم برای احساس شادمانی افراد باشد. اگر به نیازهای اساسی انسانها توجه کنیم میبینیم که تامین نیازهای روانی و سطح بالای بشریت در گرو داشتن یک شریک همیشگی و نزدیک در زندگی است.
کیفیت زندگی افراد میزان رضایتمندی آنها را مشخص میکند و میزان این کیفیت هم تا حدود زیادی به درست یا نادرست بودن انتخاب همسر بستگی دارد. به این ترتیب میتوان گفت انتخاب یک فرد با ویژگیهای مثبت و پایدار بهعنوان زن یا شوهر اولین پیشبینی کننده احساس خشنودی و رضایت از زندگی است. این که کلمه پایدار را ذکر کردم به این دلیل است که معیارهای افراد برای انتخاب همسر گاهی شامل هیجانات زودگذر و گاهی هم دربرگیرنده اهداف مهم و منطقیتر است که به آن یک انتخاب عقلانی و همیشگی گویند.
پاسخ به ۳ سوال مهم درباره نتایج این نظرسنجی
در ادامه برخی از ویژگیهای افرادی را که با این معیار انتخاب میشوند و میتوان گفت یک همسر همراه هستند، ذکر میکنیم و به سوالاتی در این باره پاسخ خواهیم داد. نکته مهمی که از نتایج نظرسنجی اخیر موسسه جهانی گالوپ استنباط میشود این است که گرایش به واقعبینی برای انتخاب همسر و تشکیل زندگیمشترک موفق بیشتر شده است.
۱. ویژگیهای یک همسر همراه چیست که باید دختر و پسرهای دمبخت بدانند و بتوان در کنار او، یک زندگیمشترک با ثبات و رضایتمندی بالا را تجربه کرد؟
افرادی که در عین داشتن احساس و هیجانات طبیعی، سعی میکنند دوراندیشی داشته باشند و خوشیهای کوتاه مدت را برای رسیدن به آرامش همیشگی کنترل کنند، در این دسته جای میگیرند. این افراد خودآگاهی کافی دارند و میتوانند در کسب شناخت واقعی از طرفمقابل موفقتر عمل کنند. داشتن اهداف و برنامههای مشترک میان مدت و بلندمدت باعث میشود که افراد در طول زندگی ثبات بیشتری داشته باشند و همراه با پیشرفت این برنامهها، رضایتمندی تدریجی را در وجود خود و همسرشان احساس کنند. از جمله ویژگیهای یک همسر همراه میتوان داشتن اعتقادات و باورهای مشترک، حمایتگری، مسئولیتپذیری و تعهد را نام برد. یک همسر همراه برای تحقق اهداف مشترک تلاش میکند و ضمن احترام گذاشتن به سلایق و دیدگاههای همسرش همواره با وی مشورت میکند. اگر دختر یا پسری چنین ویژگیهایی را داشته باشد، میتوان او را یک همسر همراه در زندگی مشترک قلمداد کرد.
۲. آیا عشق و عاشقشدن برای ازدواج باتوجه به نتایج این نظرسنجی جدید جهانی، دیگر لازم نیست؟
در رابطه با لزوم عشق برای ازدواج، لازم است به این نکته توجه کنیم که معنی عشق برای افراد مختلف ممکن است فرق داشته باشد. از علاقههای آتشین و زودگذر تا نقشهای کاذبی که در قالب عاشقی ارائه میشود یا حتی عشقهای پایدار در این طیف قرار میگیرند. نمیتوان گفت عشق برای ازدواج لازم نیست، اما اگر قرار باشد مبنای اصلی تصمیمگیری و تنها ملاک اساسی انتخاب همسر قرار بگیرد، آن گاه میتوان گفت پایداری و ثبات رابطه با چالش جدی مواجه خواهد شد؛ زیرا هیجانات اولیه به مرور فروکش میکند و واقعیتهای زندگی بهتدریج نمایان میشود و در چنین حالتی است که یک همسر همراه تاب آوری بیشتری نسبت به یک همسر صرفا عاشق خواهد داشت.
۳. در بخشی از نتایج نظرسنجی موسسه گالوپ مطرح شد که شاید خوشبختی مرتبط با ازدواج با انتظارات مردم از این مسئله ارتباط داشته باشد. انتظارات واقعی از ازدواج یعنی چی؟
ازدواج بهطور طبیعی باعث آرامش انسان میشود ولی انتظار معجزه هم نباید داشته باشیم به این معنی که ممکن است برخی از افراد ازدواج را به عنوان کلید حل مشکلات فردی خود قلمداد کنند و انتظار داشته باشند که بعد از ازدواج همه چالشهای عاطفی و روحی روانی آنها حل شود. اگر کسی با این رویکرد به سمت ازدواج برود، مطمئنا با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد؛ زیرا حفظ و تداوم رابطه نیازمند تلاشها و همراهیهای مداوم است و ظرفیتی برای حل و فصل مشکلات قبلی باقی نمیماند. در مجموع میتوان گفت دو طرف لازم است انتظارات واقعبینانه خود را به طور شفاف برای یکدیگر بیان کنند تا از بروز سوءتفاهم جلوگیری شود. برخی از توقعات هم خیلی کلی هستند مثلا این که یک نفر بگوید انتظار دارم همسرم هیچ وقت مرا ناراحت نکند. همه میدانیم که ناراحتی در همه روابط ممکن است به وجود بیاید، پس این یک انتظار کلی و غیر واقع بینانه است.
نکته پایانی درباره نتایج این نظرسنجی
احساس امنیت و دلگرمی، داشتن حامی، امید به آینده، داشتن هدف و برنامه مشترک، همدلی و همراهی، توجه به نیازهای یکدیگر، وجود پایگاه امن و مشترک به عنوان خانه، کسب هویت اجتماعی در سطوح بالاتر، استرس کمتر، رهایی از بلاتکلیفی، احساس مفید بودن و ... بخشی از دستاوردهای یک ازدواج درست و دلایل ایجاد حس شادمانی در افراد متاهل است که روی نتایج این نظرسنجی تاثیرگذار بوده است. البته باید توجه داشته باشیم که اگر دو نفرنامناسب با یک انتخاب اشتباه کنار هم قرار بگیرند نه تنها به این دستاوردها نمیرسند بلکه آرامش قبلی خود و خانوادههایشان را هم از دست خواهند داد.
انتهای پیام